بررسی زبان شناختی زاویة دید در داستان کوتاه صراحت و قاطعیت بر اساس الگوی سیمپسون
نویسندگان
چکیده
این مقاله می کوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (1349) بررسی کند. این مطالعه بر اساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (1993) صورت می گیرد که در آن روایت و زاویه ی دید با دیدگاهی زبان شناختی بررسی می شوند. هدف این پژوهش تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان می باشد. بنابراین در وهله ی اول تلاش بر آن است که ببینیم از میان انواع راوی طرح شده در الگوی سیمپسون این داستان به کدام نوع تعلق دارد و سپس ببینیم که آیا وجهیت داستان مثبت، منفی یا خنثاست. فرض ما این است که راوی این داستان سوم شخص روایی و داستان دارای وجهیت خنثاست. در این تحقیق داده ها بر اساس مقولات و ابزارهای تحلیلی معرفی شده در نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند، بنابراین روش این تحقیق توصیفی_تحلیلی است. بررسی این داستان نشان می دهد که راوی از نوع (ب) (سوم شخص در حالت روایی) است که با اراده و اختیار تام وارد ذهن شخصیت ها می شود. با بررسی ابزارهای وجهی به کار رفته در تک تک جملات داستان، مشخص می شود که راوی در درجه ی اول از افعال و قیود تمنایی و سپس جملات بیان کننده ی عقیده، جملات عام، فعل های امری و قیو دو صفات ارزیابانه که همگی نشان گر وجهیت مثبت اند، استفاده کرده است. همچنین راوی برای نشان دادن نحوه ی رخ دادن سوء تفاهمات و همچنین ارزیابی موقعیت، از برخی ابزارهای زبانی مرتبط به وجهیت منفی استفاده کرده که عمده ترین آن ها افعال شناختی است.
منابع مشابه
تحلیل روایی داستان های کوتاه ابوتراب خسروی بر اساس الگوی سیمپسون 1993 و 2004
سیمپسون (1993) در الگوی تحلیل روایی خود، چهار دیدگاه اصلی را مطرح کرده است که با استفاده از این دیدگاه ها می توان موضع راوی را در روایت داستان مشخص کرد. این دیدگاه ها به ترتیب عبارتند از : دیدگاه زمانی، دیدگاه مکانی، دیدگاه روان شناختی و دیدگاه ایدئولوژیکی. هریک از این دیدگاه ها خود به زیربخش هایی تقسیم می شود. به عقید? سیمپسون با بررسی داستان ها در این دیدگاه ها می توان موضع راوی روایت را تحلی...
بررسی سبک روایی تاریخ بیهقی بر اساس الگوی سیمپسون
در این مقاله، به واکاوی سبکشناسانة مجلد ششم کتاب تاریخ بیهقی بر اساس یکی از الگوهای متأخّر در زمینة سبکشناسی ادبی (که در بستر دانش روایتشناسی شکل گرفته)، پرداخته شدهاست. پرواضح است که هر متن ادبی از لایهها و سطوح مختلف زبانی شکل یافتهاست و هر کدام از این لایهها و سطوح، به سهم خود در تعیین سبک نگارش نویسنده دخیل هستند؛ لایههایی چون واژگان، جمله و سطوح کلانتر همچون گفتمان روایی...
متن کاملبررسی زبان شناختی دیدگاه روایتگری داستان «روز اول قبر» صادق چوبک در چارچوب مدل سیمپسون
هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه در روایت «روز اول قبر» (1344) نوشته صادق چوبک بر اساس مدل پیشنهادی سیمپسون1 1993م. است. راوی از نوع سوم شخصِ بازتابگر است که افکار، عقاید و احساساتِ شخصیت اول داستان را شرح می دهد. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. بر اساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت2 غالب در متن مثبت است که نشان دهنده دیدگا...
متن کاملبررسی و تحلیل داستان حضرت یوسف در قرآن کریم در چارچوب الگوی سیمپسون
داستان یوسف علیهالسلام در قرآن کریم، دارای چنان جوهری است که هربار به شکل جدیدی میتوان آن را شرح و تفسیر نمود. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبانشناختی دیدگاه داستان حضرت یوسف علیهالسلام با روش توصیفی-تحلیلی و براساس مدل پیشنهادی سیمپسون است. نتایج نشان از آن دارد که راوی از نوع مقوله ب حالت روایی است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را بیان میکند. در این داستان از کلام نقل قول ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
جستارهای زبانیناشر: دانشگاه تربیت مدرس
ISSN 2322-3081
دوره
شماره مقالات آماده انتشار 2014
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023